معنی تکیه کلام درویش
حل جدول
یاهو
کلام درویش
یاهو
تکیه کلام خودخواه
منم
تکیه کلام چوپان
هی
تکیه کلام زنان
وا
تیکه کلام درویش
یاهو
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
تکیه ٔ کلام. [ت َ ی ِ ی ِ ک َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کلمه ای که در تکلم داخل کنند بدون آنکه دارای معنی باشد. (ناظم الاطباء). حرف بارگیر. (مجموعه ٔ مترادفات ص 97). بعضی کسان بهنگام گفتگو کلمه ای را که در بیان موضوع اثری ندارد مکرر بیان کنند و چنین کلمات را تکیه کلام آنان نامند. این تکیه کلام گاهی مبهمات است مانند بسیار، بهمان، چه چیز و ذلک و مانند آن و گاهی ترکیبی یا جمله ای است که معنی اصلی آن مقصود گوینده نیست. گویند تکیه ٔ کلام فلان کس «چیز» است یعنی فلان در گفتار خود بی اراده و نظر بمعنی خاصی کلمه ٔ «چیز» را بکرات بکار برد.
درویش
درویش. [دَرْ] (اِخ) لقب علی درویش مشهور به سگ بچه. رجوع به علی درویش در ردیف خود شود.
درویش. [دَرْ] (اِخ) لقب علی بن امیربایزید جلایر. رجوع به علی درویش در ردیف خود شود.
درویش. [دَرْ] (اِخ) لقب علی بن حسن بن ابراهیم انکوری مصری. رجوع به علی درویش در ردیف خود شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
سخنیار
گویش مازندرانی
تکیه حسینیه
معادل ابجد
1046